زمان ...

زمان چه روی کینه داشت

زمان چه جای مرگ بود

زمان سپید بود اگر

مرکب وجود او

سفیر تیرگی نبود

زمان سپید بود و پاک

اگر میان سینه اش 

قلم به دست پادشاه جور

روان و جاودان نبود

زمان چه روی کینه داشت

زمان چه جای مرگ بود

نظرات 2 + ارسال نظر
خاطره سه‌شنبه 19 مهر‌ماه سال 1390 ساعت 06:42 ق.ظ http://rahalost.blogsky.com

کینه توزی زمانه تمامی ندارد بیاید ما مهربان باشیم

حمید چهارشنبه 4 آبان‌ماه سال 1390 ساعت 11:58 ب.ظ http://hamidhaghi.blogsky.com

سلام

به نظر حقیر موسیقی این مصرع ایراد دارد

قلم به دست پادشاه جور


جور از نظر وزن زیادی است

من این سروده را با موسیقی خوندم

و اون مصرع را اینطوری خوندم

قلم به دست جور شاه

روان و جاودان نبود

البته با اجازه ی شما

بله من هم به این نظر رسیده بودم
از نظر عروضی صحیح بنا شده اما سکته در آن مشهود است
البته تمام اشعار نیمایی که با این وزن(مفاعلن مفاعلن...) نوشته شده در صورت کثرت هجا ها در ابیات دچار این مشکل شده اند.
وزن خوبی برای کش دار کردن نیست.

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد