چرا در اشعار تون از خزان و پیر مرد استفاده می کنید در حالی که خودتان جوان هستید
جوانی را که از جوانی نشانی اش نیست جز یک کالبد چگونه جوانش باید پنداشت امروز جوانی چه معنایی دارد منجمداتی که تنها تفکرشان معطوف به جنس مخالف و بازی هایی است که جلد عشق را یدک می کشد بی هنرانی که لحظاتشان در مستی روزانه و خماری شبانه می گذرد موچوداتی که ریشه شان در خیال می روید در خیال می پرورد و در خیال می پوسد
امروز جوان تخرخر بی حدی را به دوش گرفته و عریضه خریتش را امضا هم کرده است نه من جوان نیستم پای جوانی حتی به خیال من باز نشده است این پیر بودن بسیار ارزش دارد و از دستش نباید داد
در این مورد با شما موافقم گاهی دلم برای جوانان امروز می سوزد و گاهی برای جوانی خودم ... دیر گاهی است که با نمد دروغین عشق خود را فریب میدهیم خوشحالم به بودتان باز سر بزنید و راهنماییم کنید متشکرم
چرا در اشعار تون از خزان و پیر مرد استفاده می کنید در حالی که خودتان جوان هستید
جوانی را که از جوانی نشانی اش نیست جز یک کالبد
چگونه جوانش باید پنداشت
امروز جوانی چه معنایی دارد
منجمداتی که تنها تفکرشان معطوف به جنس مخالف و بازی هایی است که جلد عشق را یدک می کشد
بی هنرانی که لحظاتشان در مستی روزانه و خماری شبانه می گذرد
موچوداتی که ریشه شان در خیال می روید در خیال می پرورد و در خیال می پوسد
امروز جوان تخرخر بی حدی را به دوش گرفته و عریضه خریتش را امضا هم کرده است
نه من جوان نیستم
پای جوانی حتی به خیال من باز نشده است
این پیر بودن بسیار ارزش دارد و از دستش نباید داد
در این مورد با شما موافقم گاهی دلم برای جوانان امروز می سوزد و گاهی برای جوانی خودم ...
دیر گاهی است که با نمد دروغین عشق خود را فریب میدهیم
خوشحالم به بودتان باز سر بزنید و راهنماییم کنید متشکرم
سپاس از این همه مهر شما
چه آشنا-مکانی...
با باد خزان اگر شکستی
در فکر بهار باش و هستی
برخیز ! جهان ترا دو دم داد
یک دم به طرب دمی به مستی
غمبار می نویسی
دلم گرفت
کاش شادتر می نوشتی
امید عزیزم سپاس از آمدنت
اما کاش بتوانم شاد بنویسم
میدانم نمی رنجید
اگر من بودم میگفتم
در چشم تو صد بهار جاویدان شد
و
.........................بی جان شد
شاید اشتباه میکنم
دلم اینو میگه
زیبا تر است
به این شکلش فکر نکرده بودم
شاید به این دلیل از بود استفاده کردم که آن کسی که برایش این دو بیت را نوشتم دیگر نیست.