در میان دامن سیاه شب
شعر کوکب سپید را همیشه خوانده ام
در میان دامن سیاه شب شعر کوکب سپید را همیشه خوانده ام کوکب سپید ای ستاره نحیف ریشه در زمین روزگار خواهدت به آسمان نهاد حسرت دو روزگی مخور که جاودانه می شوی کوکب سپید ای ستاره نحیف ریشه در زمین آن دمی که پاره پاره های توست در میان دست های من آن دمی که اشک من چو جامه ای به گرد توست آن دمی که آسمان به جاودانی ات سوار بر سمند باد می برد تا که ریشه در میان آسمان کنی اولین نگاه پر شرار خویش را برای من خمار کن با من این قرار را قسم بخور کوکب سپید ای ستاره نحیف ریشه در زمین
زیباست
ما صدای گریه مان به آسمان رسید
از خدا چرا صدا نمیرسد....
دوست خوب به داشتن قلم توانا بهتون تبریک می گم عالی وشیوا ودلنشین مثل همیشه...
سپاس فراوان
همه چیز داشت عالی پیش میرفت تا اینجا:
(اولین نگاه پر شرار خویش را
برای من خمار کن)
هرجوری خوندم برای من خمار کن تو دهنم نچرخید اینجا...!!!
همش وزن شعرو خراب میکنه...
دیگه خوددانی
درود و سپاس
وزن شعر بر اساس فاعلات فاعلات فاعلات فاعلات ... است
به ضم ت
فکر می کنم اشکال شما در خواندن به آنجا بر می گردد که من
بخش( برای من خمار کن )را به خط پایین منتقل کرده ام
و شما با مکث لفظی به سراغ مصرع بعدی رفته اید
خوب حالا راه حل این است که شما
دو مصراع را از پی هم و روان بخوانید تا رشته وزن گسسته نشود.
این چیزهایی که الی گفت کجای این شعر بود که من ندیدم
فقط
در میان دامن سیاه شب
شعر کوکب سپید را همیشه خوانده ام
که خیلی عالیست
اون اولین نگاه و...
برای من خمار .......
بی زحمت کجاست الی عزیز
سلام حمید عزیزم
فک می کنم منظور الی خانم ادامه شعر توی پیوست هست
متشکر از این همه لطف